چهارمین روز جشنواره ی انقلاب در حسینیه کودک شهید چمران:
روز ماشین امام جون
🗓 ۱۱ بهمن ۹۵
امروز در هر غرفه از حسینیه کودک، یک ماشین بزرگ کاغذی آمده بود که بچه ها کمک کردند و آن را رنگ کردند.
بعد از آن مهمانان ویژه ای در حسینیه کودک داشتیم. امام جون و راننده شان با ماشین آمدند و با بچه ها بازی کردند. بعد هم بچه ها ماشین امام جون را تزئین کردند.
در آخر هم چمرانی ها عکس ماشین امام جون را رنگ کردند و با دکمه و کاموا، برای امام جون هدیه درست کردند.
خدا را شاکریم که روزی دیگر، کودکان سرزمینمان با نام امام و انقلاب آشنا شدند.
برای دیدن فیلم این فعالیت می توانید به کانال من یار انقلابم مراجعه کنید.
سومین روز جشنواره ی انقلاب در حسینیه کودک شهید چمران:
روز خانه امام جون
🗓 ۱۰ بهمن ۹۵
چمرانی های کوچک، امروز با وسایلی که در اختیار داشتند، برای خانه امام جون هدیه درست کردند.
بعد از آن بخاطر جشن ورود امام جون که قرار است چند روز دیگر بیایند، دست به کار شدند و با همکاری هم یک کیک درست کردند.
ظهر هم عمو اعلایی به حسینیه کودک آمد و داستان عمو مرتضی مطهری را برای چمرانی ها تعریف کردند.
خدا را شاکریم که یک روز دیگر، قدمی در راه علاقه مند کردن کودکان به انقلاب برداشتیم.
برای دیدن فیلم کامل این فعالیت میتوانید به کانال من یار انقلابم مراجعه کنید.
قهرمان سازی شخصیت های انقلاب برای کودکان
قهرمان ششم: شهید بهشتی
داستان اول: پنبه زن
من محمد حسین هستم، خانه ی ما در اصفهان است. پدر من روحانی است. پدر من در مسجد نماز می خواند و مردم پشت سر او می ایستند.
پدرم یک دوست دارد، اسمش جمشید است، عمو جمشید قدش بلند است، ریشش مثل پنبه سفید است، شغلش پنبه زنی است. خانه ی او در روستا است. روستای عمو جمشید، آسمانش آبی است و درختانش سبز است.
عمو جمشید پنبه ها را با یک چوب محکم میزند و آنها را در رخت خواب میریزد و سر آن را می دوزد، رخت خوابهایی که او درست میکند، خیلی نرم است و خوابیدن روی آنها خیلی خوب است.
یکبار عمو جمشید به من گفت: دوست داری تو هم پنبه بزنی، من هم چوب را گرفتم و پنبه ها را محکم می زدم، خیلی خوب و لذت بخش بود.
همزمان با هم این شعر را می خواندیم:
پنبه زنم من،
پنبه رو من میزنم،
پنبه ی خوب و نازم،
چقد به تو مینازم...
✂️ پیشنهاد فعالیت برای خانه:
می توانیم همراه هم، کاردستی و کلاژ با پنبه، کاغذ رنگی و چسب درست کنیم.
می توانیم داستان را به صورت نمایش خلاق و خواندن شعر اجرا کنیم.
3 می توانیم یک لحاف کوچک بدوزیم و آن را با پنبه پر کنیم.
برای دیدن فیلم این داستان میتوانید در کانال من یار انقلابم مراجعه کنید.
چهارمین قصه ی دوستی ما با امام جون
شهید مطهری و شهید بهشتی
۹ بهمن ۹۵
چهارمین روز دوستی ما با امام جون، سفر به خانه ی دوستان امام جون بود.
اول به خانه ی شهید بهشتی رفتیم. بچه ها با دقت مجسمه ها و عکس ها را نگاه کردند و کلی سوال پرسیدند.
بعد همگی فیلم زندگی شهید بهشتی را دیدند.
بعد از دیدن عکس ها و فیلم، چمرانی کلی در حیاط خانه شهید بهشتی بازی کردند.
مقصد بعدی اتوبوس چمرانی ها، خانه ی شهید مطهری بود.
بچه ها اول کمی سوار ماشین شهید مطهری شدند و بعد عکس ها و مجسمه های داخل خانه را دیدند.
در آخر هم به اکتشاف در حیاط خانه شهید مطهری پرداختند.
خدا را شاکریم که توانستیم خاطره ای هر چند کوچک از شهید مطهری و شهید بهشتی در ذهن کودکان برجای بگذاریم.
برای دیدن فیلم کامل و عکس های این اردو می توانید به کانال تلگرامی من یار انقلابم مراجعه کنید.
دومین روز جشنواره ی انقلاب حسینیه کودک:
روز شعار و خیابان
۵ بهمن ماه ۱۳۹۵
امروز صبح، چمرانی ها کلی عکس خیابان و نقاشی هایی که خودشان کشیده بودند را به خیابان بردند و آنها را را به دیوارها چسباندند.
جشنواره ی انقلاب حسینیه کودک شروع شد:
دومین روز: روز عکس و دوربین انقلاب بود(4بهمن ماه1395)
دیروز در حسینیه کودک، یک مهمان ویژه داشتیم. خاله عکاس برای چمرانی ها، یک دوربین کاغذی آورده بود. عکاس های کوچک، دوربین ها را رنگ کردند و با آن عکاسی کردند.